I Love CocaCola
 
 
پنج شنبه 7 مهر 1390برچسب:, :: 23:19 ::  نويسنده : علی

 مفیدترین نوشیدنی جهان چیست؟

 

چای؟چای سبز؟آب معدنی؟قهوه نسکافه؟کاپوچینو؟کافه میکس یا

هیچکدام از نوشیدنی ها جواب صحیح نیست, اگر کنجکاو شده اید و می خواهید بدانید جواب این معما چیست، پس متن زیر رابه دقت بخوانید :
طی تحقیقات پروفسور بردیشیف روسی راز طول عمر رهبران اتحاد جماهیر شوروی سابق, هند و کره شمالی نوشیدن این آب می باشد. این پروفسور روسی که ۸۲ سال سن دارد در خصوص چگونگی تهیه این آب دستور زیر را ارائه داده است :

آب - مفیدترین نوشیدنی جهان
آب معمولی شیر را منجمد وسپس آن را از یخچال خارج کرده و اجازه دهید تا دوباره ذوب شود به اندازه ای که درون ظرف فقط قطعه یخی به حجم یک تخم مرغ باقی بماند. این قطعه یخ تمام ناخالصی های آب را ازجمله موادی که سلول های بدن را از بین می برد, به خود جذب می کند. با خارج کردن این قطعه یخ یک لیوان آب سبک به دست می آید که مفیدترین نوشیدنی دنیا است و همچنین در طولانی کردن عمر انسان نیز موثراست

 



نظرات (0)
پنج شنبه 7 مهر 1390برچسب:, :: 22:48 ::  نويسنده : علی

 

 اگر A B C D E F G H I J K L M N O P Q R S T U V W X Y Z برابر باشد با:

۱, ۲, ۳, ۴, ۵, ۶, ۷, ۸, ۹, ۱۰, ۱۱, ۱۲, ۱۳, ۱۴, ۱۵, ۱۶, ۱۷, ۱۸, ۱۹, ۲۰, ۲۱, ۲۲, ۲۳, ۲۴, ۲۶,۲۵

آیا برای خوشبختی و موفقیت تنها تلاش سخت کافیست؟

تلاش سخت (Hard work)

H+A+R+D+W+O+ R+K

8+1+18+4+23+ 15+18+11= 98%

 

آیا دانش صد در صد ما را به موفقیت می رساند؟

دانش (Knowledge)

K+N+O+W+L+E+ D+G+E

11+14+15+23+ 12+5+4+7+ 5=96%

 

عشق چگونه؟

عشق (Love)

L+O+V+E

12+15+22+5=54%

 

خیلی از ما فکر می کردیم اینها مهمترین باشند مگه نه؟ پس چه چیز ۱۰۰% را می سازد؟؟؟

پول (Money)

M+O+N+E+Y

13+15+14+5+25= 72%

 

رهبری (Leadership)

L+E+A+D+E+R+ S+H+I+P

12+5+1+4+5+18+ 19+9+16=89%

 

اینها کافی نیستند پس برای رسیدن به اوج چه باید کرد؟؟

نگرش (Attitude)

1+20+20+9+20+ 21+4+5=100%

آری اگر نگرشمان را به زندگی، گروه و کارمان عوض کنیم زندگی ۱۰۰% خواهد شد.

نگرش همه چیز را عوض می کند، نگاهت را تغییربده چشمهایت را دوباره بشوی همه چیز عوض می شود…

 

 



نظرات (1)
پنج شنبه 7 مهر 1390برچسب:, :: 21:11 ::  نويسنده : علی

 شرلوک هولمز کارآگاه معروف و معاونش واتسون به صحرا نوردی رفته بودند و شب هم چادری زدند و زیر آن خوابیدند. نیمه های شب هولمز بیدار شد و آسمان رانگریست

بعد واتسون را بیدار کرد و گفت: نگاهی به آن بالا بینداز و به من بگو چه می بینی؟؟

واتسون گفت: میلیونها ستاره می بینم

هولمز گفت: چه نتیجه میگیری؟؟

شرلوک هلمز و کارآگاه واتسون

واتسون گفت:

ازلحاظ روحانی نتیجه می گیرم که خداوند بزرگ است و ما چقدر در این دنیا حقیریم

از لحاظ ستاره شناسی نتیجه می گیریم که زهره در برج مشتری است، پس باید اوایل تابستان باشد

از لحاظ فیزیکی، نتیجه میگیریم که مریخ در محاذات قطب است، پس ساعت باید حدود سه نیمه شب باشد

شرلوک هولمز قدری فکر کرد و گفت: واتسون تو احمقی بیش نیستی!!!

نتیجه اول و مهمی که باید بگیری اینست که چادر ما را دزدیده اند!!

بله
در زندگی همه ما بعضی وقتها بهترین و ساده ترین جواب و راه حل کاملا در دسترس است، ولی این قدر
به دور دستها نگاه میکنیم که آن را نمی بینیم

 



نظرات (0)
چهار شنبه 6 مهر 1390برچسب:, :: 20:24 ::  نويسنده : علی

 

 

 سیزده هزار و هشتصد و سی و هفت ضربدر سن شما ضربدر هفتاد و سه

 

۷۳ * سن شما * ۱۳۸۳۷

 

 



نظرات (0)
چهار شنبه 6 مهر 1390برچسب:, :: 20:15 ::  نويسنده : علی

 روزی تصمیم گرفتم که دیگر همه چیز را رها کنم. شغلم را، دوستانم را، مذهبم را و خلاصه تمام وابستگی های زندگی ام را !

به جنگلی رفتم تا برای آخرین بار با خداوند صحبت کنم و اگر نتوانستم دلیلی برای ادامه ی زندگیم بیابم به آن نیز خاتمه دهم !
به خدا گفتم: آیا می توانی دلیلی برای ادامه این زندگی برایم بیاوری ؟ و جواب او مرا شگفت زده کرد.
او گفت: آیا سرخس و بامبو را می بینی ؟
پاسخ دادم : بلی.

درختان بامبو
خداوند فرمود: هنگامیکه درخت بامبو و سرخس را آفریدم، به خوبی از آنها مراقبت نمودم. به آنها نور و آب و غذای کافی دادم. دیر زمانی نپایید که سرخس سر از خاک برآورد و تمام زمین را فرا گرفت اما از بامبو خبری نبود. من از او قطع امید نکردم. در دومین سال سرخس ها بیشتر رشد کردند و زیبایی خیره کننده ای به زمین بخشیدند اما همچنان از بامبوها خبری نبود. من بامبوها را رها نکردم.
در سالهای سوم و چهارم نیز بامبوها رشد نکردند. اما من از آنها قطع امید نکردم.
در سال پنجم جوانه کوچکی از بامبو نمایان شد. در مقایسه با سرخس بسیار کوچک و کوتاه بود اما با گذشت ۶ ماه ارتفاع آن به بیش از ۱۰۰ فوت رسید.
۵ سال طول کشیده بود تا ریشه های بامبو به اندازه کافی قوی شوند. ریشه هایی که بامبو را قوی می ساختند و آنچه را برای زندگی بدان نیاز داشت را فراهم می کردند.
خداوند در ادامه فرمود: آیا می دانی در تمام این سالها که تو درگیر مبارزه با سختیها و مشکلات خودت بودی در حقیقت ریشه هایت را مستحکم می ساختی ؟ من در تمامی این مدت تو را رها نکردم همانگونه که بامبوها را رها نکردم.
هرگز خودت را با دیگران مقایسه نکن. بامبو و سرخس دو گیاه متفاوتند اما هر کدام به نوبه خود به زیبایی جنگل کمک می کنند. زمان تو نیز فرا خواهد رسید تو نیز رشد می کنی و قد می کشی !
از او پرسیدم : من چقدر قد می کشم.
در پاسخ از من پرسید: بامبو چقدر رشد می کند؟
جواب دادم : هر چقدر که بتواند.
گفت: تو نیز باید رشد کنی و قد بکشی. هر اندازه که بتوانی.
ولی به یاد داشته باش که من هرگز تو را رها نخواهم کرد. و در هر زمان پشتیبان تو خواهم بود !
پس هرگز نا امید نشو !

آنچه امروز یک درخت را تنومند، سایه گستر و پر ثمر ساخته است، ریشه دواندن دیروز بذر آن در تاریکی های خاک بوده است. در هنگامه ی رنج های بزرگ، ملال های طاقت فرسا، شکست ها و مصیبت های خورد کننده، فرصتهای بزرگی برای تغییر، گام نهادن به جلو و تصوری برای خلق آینده ایجاد می شودماموریت شما در زندگی بی مشکل زیستن نیست، بلکه با انگیزه زیستن و امیدوار زیستن است …

پس زندگی را باور کن همانگونه که هست، با همه دردها و رنجهایش، با همه شادیها و غمهایش، با همه ملال ها و دلفریبی هایش، باهمه شکستها و پیروزی هایش و با همه خاطرات تلخی ها و شیرینی هایش، و زندگی را دوست بدار و به سرنوشت امیدوار باش، هر روز را با امید و ایمان به خدا و فردایی بهتر به شب برسان، اینگونه باش تا زندگی برایت سهل تر و زیبا تر شود، یقین داشته باش که از دید خداوند پنهان نخواهی ماند و همواره از مراقبت و همراهی او نیز بی بهره نخواهی ماند.

 

 

 

 



نظرات (0)
چهار شنبه 6 مهر 1390برچسب:, :: 19:54 ::  نويسنده : علی

 يارو نشسته بوده پشت بنز آخرين سيستم، داشته صد و هشتاد تا تو اتوبان

ميرفته، يهو ميبينه يك موتور گازي ازش جلو زد! خيلي شاكي ميشه، پا رو ميگذاره

رو گاز، با سرعت دويست از بغل موتوره رد ميشه. يك مدت واسه خودش خوش و خرم

ميره، يهو ميبينه متور گازيه غيييييژ ازش جلو زد! ديگه پاك قاط ميزنه، پا رو تا

ته ميگذاره رو گاز، با دويست و چهل تا از موتوره جلو ميزنه. همينجور داشته با

آخرين سرعت ميرفته، يهو ميبينه، موتور گازيه مثل تير از بغلش رد شد!! طرف كم

مياره، راهنما ميزنه كنار به موتوريه هم علامت ميده بزنه كنار. خلاصه دوتايي

واميستن كنار اتوبان، يارو پياده ميشه، ميره جلو موتوريه، ميگه: آقا تو خدايي!

من مخلصتم، فقط بگو چطور با اين موتور گازي كل مارو خوابوندي؟! موتوريه با رنگ

پريده، نفس زنان ميگه: والله ... داداش.... خدا پدرت رو بيامرزه واستادي... آخه

... كش شلوارم گير كرده به آينه بغلت

 

نتیجه اخلاقی :

 

اگه می بینید بعضی ها در کمال بی استعدادی پیشرفت های قابل ملاحظه ایی دارند

ببینید کش شلوارشان به کجا گیر کرده

 

 



نظرات (0)
چهار شنبه 6 مهر 1390برچسب:, :: 19:52 ::  نويسنده : علی

 

  

پشه ای در استکان آمد فرود

تا بنوشد آنچه واپس مانده بود

کودکی از شیطنت بازی کنان

بست با دستش دهان استکان

پشه دیگر طعمه اش را لب نزد

جست تا از دام کودک وارهد

خشک لب می گشت، حیران، راه جو

زیر و بالا، بسته هرسو، راه او

روزنی می جست در دیوار و در

تا به آزادی رسد بار دگر

هرچه بر جهد و تکاپو می فزود

راه بیرون رفتن از چاهش نبود

آنقدر کوبید بر دیوار سر

تا فروافتاد خونین بال و پر

جان گرامی بود و آن نعمت لذیذ

لیک آزادی گرامی تر، عزیز

 

 

 

 



نظرات (0)
چهار شنبه 6 مهر 1390برچسب:, :: 19:48 ::  نويسنده : علی

 سه نفر با هم میرن ساعت فروشی و یک ساعت میخرن به قیمت ۳۰۰۰۰ تومان! یعنی نفری ۱۰۰۰۰ تومان دادن.

صاحب مغازه به شاگردش میگه قیمت ساعت ۳۰۰۰۰ تومان نبوده و ۲۵۰۰۰ تومان بوده. برو و ۵۰۰۰ تومان بهشون برگردون.

شاگرد مغازه از این ۵۰۰۰ تومان ۲۰۰۰ تومان رو واسه ی خودش برمیداره و ۳۰۰۰ تومان باقی مانده رو میده به اون سه نفر. (یعنی نفری ۱۰۰۰ تومان).

آیا میدانید که

پس با این حساب آنها نفری ۹۰۰۰ تومان برای خرید ساعت پرداخت کرده اند که در مجموع میشود ۲۷۰۰۰ تومان و ۲۰۰۰ تومان هم شاگرد برداشت که جمعا میشود ۲۹۰۰۰ تومان!

۱۰۰۰ تومان بقیه کجاست؟! 



نظرات (0)
چهار شنبه 6 مهر 1390برچسب:, :: 19:43 ::  نويسنده : علی

 معمای زیر معمای تست هوش اینشتین هست که به گفته خودش ۹۸% مردم نمی تونن حلش کنن:

در خیابانی، پنج خانه در پنج رنگ متفاوت وجود دارد.

در هر یک از این خانه ها یک نفر با ملیتی متفاوت از دیگران زندگی می کند.

این پنج صاحبخانه هر کدام نوشیدنی متفاوت مینوشند،

سیگار متفاوت می کشند

و حیوان خانگی متفاوت نگهداری می کنند.

 

سوال: کدامیک از آنها در خانه، ماهی نگه می دارد؟

 

 

 

راهنمایی: 

۱- مرد انگلیسی در خانه قرمز زندگی می کند.

۲- مرد سوئدی، یک سگ دارد.

۳- مرد دانمارکی چای می نوشد.

۴- خانه سبز رنگ در سمت چپ خانه سفید قرار دارد.

۵- صاحبخانه خانه سبز، قهوه مینوشد.

۶- شخصی که سیگار Pall Mall می کشد پرنده پرورش می دهد.

۷- صاحب خانه زرد، سیگار Dunhill می کشد.

۸- مردی که در خانه وسطی زندگی میکند، شیر مینوشد.

۹- مرد نروژی، در اولین خانه زندگی می کند.

۱۰- مردی که سیگار Blends می کشد در کنار مردی که گربه نگه می دارد زندگی می کند.

۱۱- مردی که اسب نگهداری می کند، کنار مردی که سیگار Dunhill می کشد زندگی می کند.

۱۲- مردی که سیگار Blue Master می کشد، آبجو می نوشد.

۱۳- مرد آلمانی سیگار Prince میکشد.

۱۴- مرد نروژی کنار خانه آبی زندگی می کند.

۱۵- مردی که سیگار Blends میکشد همسایه ای دارد که آب می نوشد.

 



نظرات (0)
دو شنبه 4 مهر 1390برچسب:, :: 21:46 ::  نويسنده : علی

 مراقب افکارتان باشید که تبدیل به گفتارتان می شوند


مراقب گفتارتان باشید که تبدیل به رفتار تان می شود


مراقب رفتار تان باشید که تبدیل به عادت می شود


مراقب عادات خود باشید که شخصیت شما را شکل می دهند


مراقب شخصیت خود باشید که سرنوشت شما را رقم می زند



نظرات (0)
درباره وبلاگ


من علی دانشجوی دکترای ریاضی در تهران هستم. تو این وبلاگ تصمیم دارم از هر دری صحبت کنم. می خوام هرچیز جالب که به نظرم رسید اینجا قرار بدم.
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 6
بازدید هفته : 31
بازدید ماه : 39
بازدید کل : 31407
تعداد مطالب : 67
تعداد نظرات : 3
تعداد آنلاین : 1