I Love CocaCola
 
 
دو شنبه 4 مهر 1390برچسب:, :: 21:30 ::  نويسنده : علی

 عتیقه‌فروشی در روستایی به منزل رعیتی ساده وارد شد. دید كاسه‌ای نفیس و قدیمی دارد كه در گوشه‌ای افتاده و گربه در آن آب می‌خورد. دید اگر قیمت كاسه را بپرسد رعیت ملتفت مطلب می‌شود و قیمت گرانی بر آن می‌نهد. لذا گفت: عموجان چه گربه قشنگی داری آیا حاضری آن را به من بفروشی؟ رعیت گفت: چند می‌خری؟ گفت: یك درهم. رعیت گربه را گرفت و به دست عتیقه‌فروش داد و گفت: خیرش را ببینی. عتیقه‌فروش پیش از خروج از خانه با خونسردی گفت: عموجان این گربه ممكن است در راه تشنه‌اش شود بهتر است كاسه آب را هم به من بفروشی. رعیت گفت: قربان من به این وسیله تا به حال پنج گربه فروخته‌ام. كاسه فروشی نیست



دو شنبه 4 مهر 1390برچسب:, :: 21:29 ::  نويسنده : علی

 حتی اگه گاو هم باشی ، در صورتی که در جای مناسب قرار بگیری ، کسانی پیدا می شوند که تو را بپرستند!!



دو شنبه 4 مهر 1390برچسب:, :: 21:28 ::  نويسنده : علی

 بعضی ها،طواف نمی کنند،

فقط خدا رو دور می زنند.


دو شنبه 4 مهر 1390برچسب:, :: 21:27 ::  نويسنده : علی

 دقت کرده‌اید آدم‌های تپل چقدر جذاب و تو دل برو اند؟

علتش واضح است. طبق
  F = (G*m1*m2)/r2،
جاذبه با جرم نسبت مستقیم دارد!


دو شنبه 4 مهر 1390برچسب:, :: 21:26 ::  نويسنده : علی

 شما رو وال ما جا دارین

کامنت طرف بسته بود فرند رکوئست می فرستاد
پیج به پیج را داره
لایک نکرده پسر خاله شده
طرف رو اکسپت نمی کنن می خواد ادمین هم بشه
کوه به کوه نمی رسه ولی آدم به آدم تو لیست دوستای مشترک می رسه
مار از پونه بدش میاد تو فیسبوکشم فرند رکوئست میده



دو شنبه 4 مهر 1390برچسب:, :: 21:25 ::  نويسنده : علی

 به هنگام بازدید از یک بیمارستان روانى، از روانپزشک پرسیدم شما چطور میفهمید که یک بیمار روانى به بسترى شدن در بیمارستان نیاز دارد یا نه؟

روانپزشک گفت: ما وان حمام را پر از آب میکنیم و یک قاشق چایخورى، یک فنجان و یک سطل جلوى بیمار میگذاریم و از او میخواهیم که وان را خالى کند.
من گفتم: آهان! فهمیدم. آدم عادى باید سطل را بردارد چون بزرگتر است.
روانپزشک گفت: نه! آدم عادى درپوش زیر آب وان را بر میدارد. شما میخواهید تختتان کنار پنجره باشد؟



دو شنبه 4 مهر 1390برچسب:, :: 21:24 ::  نويسنده : علی

 جوانی می خواست زن بگیرد به پیرزنی سفارش کرد تا برای او دختری پیدا کند. پیرزن به جستجو پرداخت، دختری را پیدا کرد و به جوان معرفی کرد وگفت این دختر از هر جهت سعادت شما را در زندگی فراهم خواهد کرد.


جوان گفت: شنیده ام قد او کوتاه است
پیرزن گفت:اتفاقا این صفت بسیار خوبی است، زیرا لباس های خانم ارزان تر تمام می شود

جوان گفت: شنیده ام زبانش هم لکنت دارد
پیرزن گفت: این هم دیگر نعمتی است زیرا می دانید که عیب بزرگ زن ها پر حرفی است اما این دختر چون لکنت زبان دارد پر حرفی نمی کند و سرت را به درد نمی آورد

جوان گفت: خانم همسایه گفته است که چشمش هم معیوب است
پیرزن گفت: درست است ، این هم یکی از خوشبختی هاست که کسی مزاحم آسایش شما نمی شود و به او طمع نمی برد

جوان گفت: شنیده ام پایش هم می لنگد و این عیب بزرگی است
پیرزن گفت: شما تجربه ندارید، نمی دانید که این صفت ، باعث می شود که خانمتان کمتر از خانه بیرون برود و علاوه بر سالم ماندن، هر روز هم از خیابان گردی ، خرج برایت نمی تراشد

جوان گفت: این همه به کنار، ولی شنیده ام که عقل درستی هم ندارد
پیرزن گفت: ای وای، شما مرد ها چقدر بهانه گیر هستید، پس یعنی می خواستی عروس به این نازنینی، این یک عیب کوچک را هم نداشته باشد.

احمد شاملو



دو شنبه 4 مهر 1390برچسب:, :: 21:22 ::  نويسنده : علی

دو نفر میرن تهران یک فولکس قورباغه ای میخرن، برمیگردن طرف شهرشون.
نزدیکای شهرشون یهو فولکسه خاموش میشه، هرکار میکنن دیگه روشن  نمیشه. یکیشون برمیگرده به اون یکی میگه: برو نگاه کن ببین ماشین چه مرگش زده.
اون یکی درِ کاپوتو باز میکنه، یک نگاه میکنه با تعجب میگه: بیا که ماشین موتور نداره!
خلاصه اولی پیاده میشه میاد یک نگاه میندازه، میگه: برو از صندوق عقب ابزار بیار، خودم درستش میکنم!
اون یکی میره درِ صندوق عقب رو وا میکنه، یهو داد میزنه: بیا که از تهران تا اینجا دنده عقب اومدیم



دو شنبه 4 مهر 1390برچسب:, :: 21:21 ::  نويسنده : علی

 همان تغییری باش که آرزو می کنی در جهان ببینی
مهاتما گاندی

برای دنیا ممکن است یک نفر باشید، اما می توانید برای یک نفر همه  دنیا باشید
مارک تواین

با آنچه به دست می آوریم زندگی می کنیم و با آنچه می بخشیم زندگی می آفرینیم
وینستون چرچیل

هرجا که انسان هست امکان انسانیت هم هست
سه نکا

نمی توانید به دیگران کمک کنید بی آنکه به خودهم کمک کرده باشید
رالف والدو امرسون



دو شنبه 4 مهر 1390برچسب:, :: 21:20 ::  نويسنده : علی

 «أَعْجَزُ النّاسِ مَنْ عَجَزَ عَنِ اکْتِسابِ الاِْخْوانِ، وَ أَعْجَزُ مِنْهُ مَنْ ضَیَّعَ مَنْ ظَفِرَ بِهِ مِنْهُمْ.»

 

 

ناتوانترین مردم کسى است که توانِ به دست آوردن دوستان را ندارد، و ناتوانتر از او کسى است که دوستى به دست آرد و او را از دست بدهد.



درباره وبلاگ


من علی دانشجوی دکترای ریاضی در تهران هستم. تو این وبلاگ تصمیم دارم از هر دری صحبت کنم. می خوام هرچیز جالب که به نظرم رسید اینجا قرار بدم.
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 6
بازدید هفته : 1
بازدید ماه : 9
بازدید کل : 31377
تعداد مطالب : 67
تعداد نظرات : 3
تعداد آنلاین : 1